"به نام دوست که هرچه داریم از اوست"
فکرت مشغوله و چشما ت دنبال میکنه ، سبزی چمن های تروتازه بلوار رو،
ونگاهت قسمتِ باغبونای وسط بلوار میشه که چه صادقانه و بی هیچ شیله و پیله ای
نون و نمیگم پنیر ولی لقمه غذایی که دارند رو باهم سهیم میشن .
این آدما از اون دسته آدم هایی اند که پایین دادن لقمه هاشون احتیاجی به نوشابه های
مجاز و غیر مجاز،
خارجی و وطنی نداره . چون لقمه هاشون فرق داره با خیلی از
لقمه هایی که با انبار انبار نوشابه هم پایین نمیرن . لقمه هاشون حلالِ . حلال ...
ادامه مطلب ...
به نام دوست که هرچه داریم ازاوست...
تق و لق اند.
موزاییک های کف پیاده رو.
رایحه ی دلپذیر مرگ موشِ معلق در فضا،
مثل هزارتا چیزِ دیگه که راست راست
واسه خودش می چرخه و بی درنگ از حفره های بینی وارد و خارج میشه.
برای یه لحظه زند گی . نفس .
وچه تنفسی!!!
ادامه مطلب ...